ساختارهای تکرارپذیر طراحی و توسعه محصول دیجیتال

وبینار ساختارهای تکرارپذیر طراحی و توسعه محصول دیجیتال

همان‌گونه که حتما می‌دانید استارتاپ استودیو یا استارتاپ فکتوری، به نوعی کارخانه‌ای است که خروجی آن استارتاپ است. یعنی اینکه در این کارخانه ایده‌ها از روش‌های مختلف وارد خط تولید آن می‌شود و خروجی آن معمولا استارتاپی که بخشی از بازار را قرار است به عنوان قلمرو حاکمیت خویش فتح نماید، می‌باشد.

البته ناگفته این موضوع هویدا است که در مسیر شیرین رشد و توسعه استارتاپ‌های موفقی که در حال حاضر می‌بینیم شاهد خون چند ده برابر استارتاپ‌هایی هستیم که یارای رسیدن به قله را نداشتند چون توان مقابله با رقبا یا عدم نیاز کاربر در آن برهه زمانی وجود داشته است.

با این وجود کارخانه‌های تولید استارتاپ همیشه سعی می‌کنند با فیلترهایی که وجود دارد و با یاری متخصصینی که این مسیر را طی نموده‌اند، بر روی ایده‌ها و استارتاپ‌ای نوپایی دست بگذارند که شانس بیشتری برای حضور در این بازار پر زرق و برق داشته باشد.

از سوی دیگر استارتاپ فکتوری‌ها با توجه به اینکه ساختار شکل‌گیری و فرآیندی که اکثر استارتاپ‌ها طی می‌کنند یکسان می‌باشد با ایجاد ساختاری تکرارپذیر هزینه‌های تولید استارتاپ را کاهش و سرعت عمل تیم اجرایی را افزایش دهد.

در این گفتگو سراغ جناب محمد جعفری، کارشناس ارشد استارتاپ استودیو پلننت رفتیم تا از تجربیات‌شان استفاده و ساختارهایی که برای شکل گیری استارتاپ می‌توان ایجاد نمود را بررسی نماییم.

فهرست مطالب

تفاوت استارتاپ استودیو با دیگر سازمان‌های حمایتی

برای آشنایی بیشتر با موضوع ابتدا بهتر است با تعریف استارتاپ استودیوها آشنا شویم.

استارتاپ استودیوها شرکت‌هایی هستند که بیش از یک استارتاپ را به صورت موازی پیش می‌برند و سرعت توسعه آن‌ها را افزایش می‌دهند تا هرچه زودتر به موفقیت برسند.

استارتاپ استودیوها هم خدمات و هم سرمایه را به استارتاپ‌ها می‌دهند و همراه آن‌ها هستند در حالی که شتابدهنده‌ها اینگونه نیستند وخدمات محدودتری را به شما ارائه خواهند داد.

استارتاپ استودیوها با توجه به امکانات، توانایی و شرایطی که دارند دسته‌ای از خدماتی که نیاز دارید و می‌توانند را به شما ارائه می‌دهند.

سرمایه‌گذار خطرپذیر یا vcها نیز مجموعه‌هایی هستند که بیشتر سرمایه گذاری می‌کنند؛ ولی اکثریت بازار را این مجموعه‌ها تشکیل می‌دهند و کمتر مجموعه‌ای پیدا می‌شود که مانند یک استارتاپ استودیو از کسب‌وکارها حمایت کنند و تعداد محدودی هستند که بیشتر سعی می‌کنند چراغ خاموش این فعالیت‌ها و حمایت‌ها را انجام دهند.

خیلی از شرکت‌ها و کمپانی‌ها به جای شروع یک محصول از روی کاغذ، به سراغ خریداری یک سری محصولات می‌روند که جواب خود را پس داده‌اند و سعی بر توسعه آن‌ها دارند.

برخی از شرکت‌ها نیز شتاب دهنده هستند. مانند خانه فناوری الزهرا و آواتک و دیجی نکس و… ولی طبعا برخی از کسب‌وکارها از نتیجه‌ی کار راضی بوده‌ و برای برخی نیز نارضایتی‌هایی وجود داشته است.

نکته‌ای حائز اهمیتی که وجود دارد این است که از دل استارتاپ‌های کوچک و بزرگ استارتاپ‌های دیگری نیز استارت بخورد.

پروسه‌های تکرارپذیر آغاز یک استارتاپ چیست؟

مدل‌های مختلفی برای ایجاد یک استارتاپ وجود دارد ولی دو مدل اصلی که کاربرد بیشتری دارد شامل 5 گام است:

● Investigate (تحقیقات ابتدایی)

این ایده‌ها و تحقیقات می‌تواند از دل یک کسب‌وکار، از تجربه‌ی افراد و نیاز بازار یا از کارآفرینی و یا از طریق سرمایه و… به وجود بیاید و ایجاد شود.

● Validate

ایده‌ی بوجود آمده در مرحله‌ی قبل باید بررسی شود. آیا بازار خود را دارد یا خیر؟ آیا برای کاربر ارزشمند است یا خیر؟ آیا این ایده با موفقیت همراه است؟

اگر ایده در این مرحله شکست بخورد باید بررسی شود و روی ایده کار شود یا به سراغ ایده‌ی جدیدی بروید. درنهایت اگر این مرحله را با موفقیت پشت سر بگذارد به گام سوم یعنی ایجاد می‌رود.

● Create

در این مرحله یک MVP برای ایده ایجاد می‌شود و به مرحله‌ی بعدی می‌رود.

● Portfolio

MVP ایجاد شده تست می‌شود و اگر موفقیت آمیز باشد، در این مرحله شرکت ایجاد می‌شود و در صورت شکست دوباره باید به صورت کامل مورد بررسی قرار گیرد.

● Scale

مرحله‌ی رشد کسب‌وکار در این مرحله اتفاق می‌افتد و استارتاپ مسیر رشد خود را ادامه می‌دهد تا از فرایند استارتاپ استودیو خارج شود.

نکته: این فقط یک مدل است و هر سیستمی با توجه به امکانات و شرایط خود، روش و مدل خود را دارد که می‌تواند سریعتر یا کندتر اتفاق بیفتد.

نکته: این کار به صورت دائم تکرار می‌شود و در صورت شکست یک موضوع می‌توانید یک ایده‌ی خوب و بهتر نزدیک به ایده‌ی قبلی بیابید و آن را بررسی کنید.

نکته: می‌توانید از نفرات یکسان برای پروژه‌های مختلف استفاده کنید و این کاهش هزینه برای استارتاپ استودیوها را همراه دارد.

تکرار پذیر بودن چیست؟

یکی از سوالاتی که برای افراد بوجود می‌آید معنای تکرار پذیر بودن است؛ که این تکرار پذیر بودن را درمدل‌های Incremental و Iterative که بیشتر در این حوزه به کار می‌روند بررسی خواهیم کرد.

تکرار در Incremental

در این مدل شما در ذهن خود کلیت محصول را در نظر گرفته‌اید، می‌دانید چه برنامه‌ای دارید و چه می‌خواهید. در گام اول یک قسمت از محصول را ارائه می‌دهید و در گام دوم و گام‌های بعدی قسمت‌های دیگر را اضافه می‌کنید و سپس آخرین قسمت محصول را به آن اضافه می‌کنید.

نکته‌ای که در این روش وجود دارد این است که کاربران در گام اول محصول شما، نمی‌دانند که این محصول، محصول نهایی شما نیست و باید تا گام آخر( گام سوم) منتظر بمانند.

تکرار در Iterative

در این روش ایده کلی‌ای در ذهن خود دارید و گام‌به‌گام و مرحله‌به‌مرحله کاری که باید انجام دهید مشخص است و در گام نهایی، آن را کامل می‌کنید.

در مقایسه با روش قبل، در روش Iterative فعالیت و هدف هر گام مشخص است.

مقایسه روش‌ها و نوع میزان Iterative بودن یا Incremental بودن

برای تولید یک محصول روش‌های مختلفی وجود دارد که میزان Iterative بودن یا Incremental بودن آن‌ها متفاوت است؛ برای مثال برخی از این روش‌ها را با هم بررسی و مقایسه خواهیم کرد.

روش waterfall

در این روش که محصول به صورت آبشاری  توسعه می‌یابد، شما بعد از طی کردن تمام مراحل محصول خود را ارائه می‌دهید. شما در این حالت نه به صورت Iterative  و نه به صورت Incremental عمل کرده‌اید.

روش Agile

کاملا متضاد با روش آبشاری است و هم از Iterative  و هم از Incremental استفاده می‌شود. در این روش شما در طول زمان چندین sprint دارید؛ دائم امتحان می‌کنید و خروجی خود را ارائه می‌دهید. این کار را آنقدر تکرار می‌کنید تا به نتیجه‌ دلخواه خود برسید. هر sprint می‌تواند یک Iterative و Incremental کامل باشد.

روش spiral

در این روش میزان Incremental کمتری نسبت به Iterative وجود دارد. در این متد متناسب با هر گامی که انجام می‌دهید امکان دارد روش شما به طور کامل تغییر کند.

روش staged delivery

در این روش Incremental بیشتری وجود دارد و از مرحله‌‌ای به بعد، دیگر Iterative انجام نشده و فقط Increment در آن انجام می‌شود و دائما آپشن‌های جدیدی به آن اضافه خواهد شد.

به‌طور کلی در فضای استارتاپی سعی می‌شود که برای توسعه محصول از مدل Agile استفاده شود ولی از سایر روش‌ها و متدها نیز نمی‌توان چشم پوشی کرد.

همچنین زمان فعالیت یک استارتاپ نیز می‌تواند در روش مورد استفاده، تعیین کننده باشد.

هدف استارتاپ استودیوها این است که از اول مزیت‌ها، بازار و اهداف کسب‌وکارها را پیدا کرده و کسب‌وکار را در آن مسیر جلو ببرد که در بعضی مواقع تیم‌ها وکسب‌وکارهای متفاوت به ساختار متفاوتی نیاز دارند.

کتاب testing business و کتاب لین می‌تواند معیار مناسبی برای شما باشد.

در این کتاب‌ها 3 لایه اعتبار سنجی ارائه می‌دهند و بررسی می‌کنند:

● مطلوبیت (Desirability): آیا مشکل واقعی است یا خیر؟ آیا راهکارهای ما برای حل مشکلاتی که وجود دارد مطلوب است ؟ این کار بهتر است به تیم دیزاین سپرده شود.

● امکان پذیری (feasibility): فرض می‌کنیم چیزی که کاربر نیاز دارد را پیدا کرده‌ایم.

● تداوم پذیری (viability): باید این تداوم ادامه داشته باشد تا به درآمد و بازدهی برسیم.

می‌توانید این مدل را با یک سری آزمایش‌های دیگر ترکیب کرده و ترکیب جدیدی را کشف کنید و از آن استفاده کنید.

در این مدل ایده‌های شما باید برای مردم جذاب باشد و همچنین ایده باید امکان پذیر نیز باشد و به همان اندازه باید بتواند هدف نهایی و سوددهی را به همراه داشته باشد.

یکی از روش‌های دیگر که مورد استفاده قرار می‌گیرد ایجاد فرضیه است.

فرضیه‌ها یک سری گزاره‌ درست هستند که با آزمایش، آن‌ها را تایید یا رد می‌کنیم. این چرخه‌ی فرضیه سازی، طراحی آزمایش، تست و یادگیری به صورت مداوم و سریع و در بازه حداکثر دو هفته‌ای تکرار می‌شود.

بیشتر تاکید کار  بر مرحله‌ی کاوشگری و آزمودن است. این قسمت دو مرحله اکتشاف و اعتبار سنجی را به همراه دارد تا به بهترین ایده و اثبات درستی فرضیه‌ها برسیم.

اکتشاف در این مرحله به معنی یافتن این مسئله است که آیا مسیر کلی شما درست است یا خیر.

اعتبارسنجی یعنی از درستی مسیری که در پیش گرفته‌اید مطمئن شوید.

سوال‌هایی که یک استارتاپ باید بتواند به آن‌ها پاسخ دهند چیست؟

برای چه گروه هدفی قصد تولید محصول را دارند؟

نیاز و مشکلات گروه هدف چیست؟

تا به امروز مشکل را چگونه حل می‌کردند؟

ویژگی محصول شما چیست؟

نقطه تمایز محصول شما با محصول سایر شرکت‌ها در چیست؟

کتاب lean ux

یکی دیگر از کتاب‌های خوب و مفید در این زمینه کتاب lean ux می‌باشد که می‌تواند به علاقمندان در این زمینه کمک زیادی کند.

کار جالب این کتاب این است که بعد از آمدن ایده، فرض می‌کنیم که بهترین ایده است و همه فرضیات خوب را در نظر می‌گیریم. برای مثال فرض می‌کنیم که دقیقا نیاز را تشخیص داده‌ایم، بهترین جواب و راهکار را مورد استفاده قرار داده‌ایم و با استقبال خوبی از بازار هدف مواجه خواهیم شد.

سپس این رویکرد با انجام یک سری آزمایش‌ها درستی فرضیه‌ها را بررسی و امتحان می‌کند و از نتایج بدست آمده یادگیری می‌کند.

مشکلی که وجود دارد این است که خیلی از افراد ترس از بیان ایده‌های خود را دارند و احتمال دزدیده شدن ایده‌ی خود را می‌دهند. به همین دلیل است که استارتاپ استودیوها ترجیح می‌دهند با تیم‌هایی کار کنند که ایده‌ای خود را به خوبی بررسی و چکش کاری کرده‌اند.

همچنین شما می‌توانید محصولات خود را به صورت ساده و با یک سری از نرم‌افزارها پیاده سازی کنید تا بتوانید آن را بهتر بسنجید. مانند نرم‌افزار balsamiq و نرم‌افزارهای شبیه به آن که در بازار موجود هستند.

بحث بعدی موجود این است که خیلی افراد ابتدا برنامه را توسعه می‌دهند و سپس به دنبال مشتری می‌روند در صورتی که ابتدا باید نیاز سنجی انجام شود و نیاز مشتری کشف شود، سپس برنامه‌ای را برای آن توسعه داد.

ساختارهای تکرار پذیر، ساختاری برای تولید بهترین محصول

در این جلسه به بررسی ساختارهای تکرارپذیری که استارتاپ‌ها برای تولید یک محصول باید انجام بدهند پرداخته شد و آن‌ها را به طور کامل بررسی کردیم.

بعد از آشنایی با تعریف استارتاپ استودیوها، کارهای آن‌ها را برای استارتاپ‌ها مورد بررسی قرار دادیم و با 5 گام تکرار پذیری که استارتاپ استودیوها انجام می‌دهند تا یک محصول از تولید به رشد و هدف نهایی خود یعنی سودآوری برسند آشنا شدیم.

برخی از کتاب‌های معروف و کاربردی در این حوزه را معرفی کردیم تا در صورت نیاز و علاقه با مطالعه آن کتاب‌ها اطلاعات بیشتری را نیز به دست آوریم.

علاوه بر نکات ذکر شده به بررسی چندین مثال به صورت عملی پرداخته شد که از چالش تا بررسی راهکارهای در نظر گرفته شده و تمام ایرادات آن‌ها گفته شد تا موضوع این جلسه فقط به نکات تئوری خلاصه نشود و با برخی از مثال‌های عملی نیز آشنا شوید.

اگر قصد شروع یک استارتاپ را دارید و یا اگر جزو افرادی هستید که قصد کمک به استارتاپ‌ها را دارید، چه به عنوان یک شتاب دهنده و چه به عنوان یک استارتاپ استودیو به شما توصیه می‌شود که فیلم مربوط به این جلسه را بصورت کامل مشاهده کنید.

تست کاربردپذیری
تست کاربردپذیری چیست؟

تست کاربردپذیری در واقع مجموعه تعامل‌های افراد واقعی به هنگام استفاده از وب‌سایت و اپلیکیشن می‌باشد. به زبان دیگر با انجام تست کاربردپذیری به‌راحتی می‌توان

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

همچنین بخوانید.

تست کاربردپذیری چیست؟

تست کاربردپذیری در واقع مجموعه تعامل‌های افراد واقعی به هنگام استفاده از وب‌سایت و اپلیکیشن می‌باشد. به زبان دیگر با انجام تست کاربردپذیری به‌راحتی می‌توان

مدل بازاریابی AIDA

در عصر تکنولوژی، شرکت های برند تمامی استراتژی بازاریابی خود را مبنی بر AIDA پیش می‌برند. AIDA دارای اصول توجه، علاقه، میل و اقدام می‌باشد.

Send Us A Message